فراموشی
سخت میتوان گذشت از عشقی که روز و شبم بوده
لحظه به لحظه خاطره های زندگی ام بوده
سخت میتوان گذشت از آن نگاه های لحظه دیدار ، از روز اول و آخرین دیدار...
صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ
سخت میتوان گذشت از عشقی که روز و شبم بوده
لحظه به لحظه خاطره های زندگی ام بوده
سخت میتوان گذشت از آن نگاه های لحظه دیدار ، از روز اول و آخرین دیدار...
بیهـــــودِه نَـقّـــاش بــــــودِه ام ایـن هَمِـــــﮧ ســـــال . . !
بِـــــﮧ چَــــــــشم هــایَت ڪِـــــﮧ می رِسَـــــم
قَلَـــــــم مــــوهـــا خـــــیس می شَــــوَنــد
بِـــــﮧ لَــب هــایَت ڪِــــﮧ می رِسَـــــم ،
دَستَــــــم می لَــــــرزَد . . .
رَنـــگــ هــــا می گــُــــریـــزَنــــد
وَ قــاب هـــای خـــــالی
تَنـــــهـا . . . نَبــــودَن تـــــو را
بِـــــﮧ دیـــــوارِ زِنـــدِگـــــی ام می ڪـــــوبَنــــــد
"زن" نیستم اگر زنانه پای عشـــــــــــــــقم نایستم!
من از قبیله ی "زلــــــــــــــــــــیخا" آمده ام...
آنقدر عشــــــــــقت را جار می زنم تا خدا برایم کف بزند!
فرقی نمی کند فرشـــــــــــــــــته باشی یا آدم
یوســــــــــــف باشی یا سلیمان
قالیچه ی دل من بدون اسم رمـــــــــز نام "تو" پـــــــرواز نمی کند...
زنـــــــــــــانه پای این عشــــــــــــق می ایستم...
مـــــــــــــــــردانه دوســــــــــــــــتم داری؟؟؟؟؟
..... ﻏﻤﮕــﯿﻨـــــــــــــــــــــــﻢ ....
مثل پسری ﮐﻪ ﻋﺸﻘﺸﻮ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺑﺎ ۱ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﺪ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ ﮔﻔﺖ ﮐﺠﺎﯾﯽ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻭﻣﺪ " ﺗﻮ ﻗﻠﺒــﺘـــــ "
ﻣﺜﻞ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ۹ ﻣـﺎﻩ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﯿﺸﻨﻮﻩ ﺑﭽﺶ ﻣﺮﺩﻩ... ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﻭﻣــﺪﻩ
ﻣﺜﻞ ﻋـﺮﻭﺳﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﻣﺎﺩﺵ ﺗﻮ ﺭﺍﻩ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕـﺎﻩ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﮐـﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺘـــ
ﻣﺜﻞ ﻣـﺎﺩﺭﯼ ﮐـﻪ ﺗﮏ ﭘﺴﺮﺵ ﻫـﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﺯ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺑﺮﻧﮕﺸﺘــــ
ﻣﺜﻞ ﺯﻧـﯽ ﮐـﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤــﻪ ﻫﯿﭽـﻮﻗﺖ ﻣـﺎﺩﺭ ﻧﻤﯿﺸــﻪ
ﻣﺜـﻞ ﺑﭽــﻪ ﺍﯼ ﮐـﻪ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺷﻠﻮﻍ ﮔﻢ ﻣﯿﺸﻪ
ﻣﺜﻞ ﭘﺪﺭﯼ ﮐﻪ " ﭘﻮﻝ " ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺗﮏ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺑﺨـﺮﻩ
ﻣﺜﻞ ﮐﺴﯽ ﮐـﻪ ﺗﻮ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩُ ﻃﺮﻓﺶ ﻓﻘﻂ " ﺩﺳﺖ " ﺩﺍﺩ
ﻣﺜﻞ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﭽﺶ ﺧﺎﻧﻪ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻧﻮ ﻫﺪﯾﻪ ﮔﺮﻓﺖ
ﻣﺜﻞ دختری ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺷﺶ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊ ﺑﻮﺩ ﻭﺍﺳﻪ ﻋﺸﻘﺶ
..... ﻏﻤﮕــﯿﻨـــــــــــــــــــــــﻢ ....
کاش می شــــد " فقــــط " ، تو را داشته باشــــم....
خدا هـــــی بپرسد : خوب ، دیگر چه ؟؟!
من بگویـــم : هیچ ، هـــــمین کافیـــــــــست !!!
خُدایا…
مَن میدانَم
تُو هـَــــم میدانــی
کـه شُدَنـی نیست…
حَتـی اَگر مُعجِزه کُنـــی
باز هَم…
او یِک آرِزوی ِمَحال اَست ..
دلم یک نفر غریبه می خواهـد ..
بیاید بنشیند فقط سکوت کند
من هی حرف بزنم
بزنم و بزنم
تا کمی کم شود از این همه بار ...
بعد بلند شود و برود
نه نصیحتی نه ...
انگار نه انگار ...
چه حس خوبیه ....
شباموقع خواب عشقت سرشوبزاره رودستای مردونت....
باموهاش بازی کنی...
چشماشوببوسی...
اروم اروم توبغلت خوابش بگیره...
ولی توهنوزبیداری...
دوست داری فقط نگاش کنی...
همینطوریکه داری نگاش میکنی...
اشکات سرازیربشه...
تودلت پیش خودت بگی....
نباشی .....
میمیرم
بسلامتی اونایی که این روزاشون به تظاهر می گذره . . .
تظاهر به بی تفاوتی . . .
تظاهر به بی خیالی . . .
به شادی . . .
به این که دیگه چیزی مهم نیست . . .
ولی فقط خودشون می دونن چقدر سخت می گذره!
دختره و پسره تو خونه تنها بودن......
پسره به دختره گفت دوسم داری؟
دختره گفت آره
پسره گفت ثابت کن
دختره تک تک لباساشو درآورد
دختره به پسره گفت تو چی دوسم داری؟
پسره گفت آره
دختره گفت ثابت کن
پسره تک تک لباسای دختره رو تنش کرد
کاش خدا سه چیز را نمی آفرید .......
غرور،دروغ،عشق
تا هیچ گاه کسی از سر غرور به دروغ دم از عشق نزند
دختــــــــر:قول بده که هیچوقتــــــــ
دختری رو بیشتر از من دوستــــــــ نداشته باشی
پســــــــر :من دوستتــــــــ دارم
اما نمی تونم همچین قولی بدم...
دختــــــــر :(درحال گریه)ینی یکی رو بعد من دوستــــــــ
خواهی داشت؟؟؟
پســــــــر: (با خنده )دختری که من بعد تو دوستــــــــ خواهم داشت
تو رو " مـــــامــــان "صدا میزنه
دست تقدير چنان عملميکند که نيت تو ديکته ميکند !!!
اگر گمانميکني.
که همين الان بدبخت هستي..
و در آينده ، آرزوي خوشبختي را در سر ميپروراني..
بدان که دست تقدير به الان تو نگاه ميکند..
و بر اساس نيت الان تو ، دنيا و زندگي را برايت صفحه آرايي ميکند !!!
دست تقدير به آينده و آرزوهاي تو کاريندارد
دست تقدير منتظر است تا تو گامي برداري ..
و هماني شوي که ميخواهي..
وبعد
اوضاع را چنان برايت جفت و جورميکند
که با آنچه هستي مطابق شود.
:
دست تقدير ، دست توست !!!!
يعني ميشود روزي برسد كه...
بيايي مرا در آغوش بگيري
بخواهم گله كنم بگويي هيسسس! تمام كابوس ها تمام شد
در گوشم بگويي
براي هميشه ماله من شدي